همشهریآنلاین - گروه سیاسی: حضرت آیتالله خامنهای تاکید کردند: آن موضوعی که در اختیار مسئولان کشورهای اسلامی است، قطع شریانهای حیاتی به رژیمصهیونیستی است؛ کشورهای اسلامی باید ارتباط سیاسی و اقتصادی خود را با رژیمصهیونیستی قطع کنند و به این رژیم کمک نکنند.
ایشان خاطرنشان کردند: بهرغم عملکرد نامناسب مسئولان کشورهای اسلامی و بهرغم همه سختیها، همانگونه که در قرآن آمده، خداوند با مردم مومن است و هرجا که خدا باشد، پیروزی خواهد بود. حضرت آیتالله خامنهای افزودند: پیروزی مردم غزه قطعی است و خداوند متعال این پیروزی را در آینده نهچندان دور به امت اسلامی نشان خواهد داد و دلهای مسلمانان و در راس آنها مردم فلسطین و غزه خرسند و خوشحال خواهد شد.
این درحالیاست که رهبرمعظمانقلاب در ۱۰ آبانماه سالجاری طی دیدار با جمعی از دانشجویان و دانشآموزان نیز بر مسدود شدن مسیرهای صادراتی به رژیمصهیونیستی در حوزه انرژی و ارزاق تأکید کرده بودند. تحقق چنین راهبردی اما زوایای مختلفی دارد که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
مراودات با صهیونیستها در حوزه انرژی
انرژی، یکی از شاهرگهای حیات اقتصادی رژیمصهیونیستی به حساب میآید و بررسیها نشان میدهد برخی کشورهای اسلامی مراودات گستردهای دراین زمینه با تلآویو دارند. بهگواه آمارها، ترکیه از سال ۲۰۱۶ بیش از ۱۱ میلیارد لیتر گازوئیل از رژیمصهیونیستی وارد کردهاست. علاوهبر این آمارها نشان میدهد مصر، نخستین شریک تجاری انرژی رژیمصهیونیستی است و قاهره چند سالی میشود که از مهمترین کشورهای اسلامی واردکننده گاز از اسرائیل بهشمار میرود. دراین میان اردن و مصر نیز قراردادهای گازی قابلتوجهی دارند و شرکای حوزه انرژی بهحساب میآیند.
چه کشورهایی نفت رژیم صهیونیستی را تامین میکنند؟
بررسیهای انجام شده نشان میدهد رژیمصهیونیستی نفتی در داخل تولید نمیکند و روزانه ۳۰۰ هزاربشکه نفت خام برای فراوری در ۲ پالایشگاه «حیفا» و «اشدود» وارد سرزمینهای اشغالی میشود. در این میان نقش ترکیه و اذربایجان به عنوان همسایههای شمالی ایران حائز اهمیت است. ترکیه علاوه بر تأمین مستقیم نقش ویژهای در مسیر رسیدن انرژی و سوخت و نفت به رژیم صهیونیستی ایفا میکند و قصد ترکیه برای پرهزینه کردن صادرات و مسیر آن برای ورود کالا به اسرائیل میتواند اقتصاد رژیم اشغالگر صهیونیستی را تا حد زیادی فلج کند. دراین میان، آذربایجان و برزیل نقش بسیار حیاتی در تأمین نفت برای رژیم صهیونیستی ایفا می کنند و وابستگی رژیم صهیونیستی به نفت این دو کشور میتواند پاشنه آشیل صهیونیستها تلقی شود.
شناسایی مبادی واردات کالاهای اساسی اسرائیل
با شناخت مبادی واردات کالاهای اساسی رژیم صهیونیستی از جمله کالاهایی چون نفت، سوخت و انرژی، مواد غذایی و کشاورزی، فلزات اساسی، مواد شیمیایی، پوشاک و منسوجات، ماشینآلات، مواد معدنی و... در کنار متمرکز شدن بر راهبردهای مختلف کشورهای صادرکننده کالاهای اساسی و راهبردی به اسرائیل، میتوان رژیمصهیونیستی را از این ناحیه تحت فشار گذاشت. بر همین اساس، شناخت مبادی واردات کالاهای اساسی و استراتژیک رژیم غاصب صهیونیستی از آنجا که مشخص میکند چه کشورهایی و هرکدام به چه میزان این کالاهای اساسی را به سرزمینهای اشغالی صادر میکنند حائز اهمیت است و میتواند برای دستگاههای مختلف کشورهای اسلامی و آزادیخواه جهان اعم از دستگاه رسانهای و دستگاه دیپلماسی و حتی دستگاههای نظامی و امنیتی در ابعاد مختلف موضوعیت یابد.
ظرفیت بریکس درجهت فلج کردن اقتصاد اسرائیل
ظرفیت دیپلماسی اقتصادی کشور برای فلج کردن اقتصاد رژیم موقت صهیونیستی را باید بر کشورهایی چون ترکیه، آذربایجان، و کشورهای مهم عضو بریکس یعنی چین، هند، روسیه و برزیل معطوف کرد. همچنین توان عملیاتی در عرصه نظامی و امنیتی را باید بر دو حوزه مهم یعنی نخست گذرگاهها و کریدورهای ترانزیتی صادرات کالا به سرزمینهای اشغالی برای پرهزینه کردن رسیدن کالا به رژیم صهیونیستی و همچنین مقصد ترخیص کالاهای اساسی در سرزمینهای اشغالی که یکی از مهمترین آنها بندر ایلات، متمرکز کرد. با اجماع این کشورهای قدرتمند، قطعا اسرائیل توان اقتصادی خود را تا حد زیادی از دست خواهد داد و قادر به ادامه جنگ نخواهد بود.
شاهرگ تجاری در دست حوثیها
دریایسرخ و تنگه بابالمندب را میتوان از اصلیترین شاهرگهای حیات اقتصادی رژیم صهیونیستی بهشمار آورد که این روزها با فعالیتهای نیروهای یمنی، خسارتهای قابلتوجهی به اقتصاد این رژیم وارد کرده و مصداق قطع شاهرگ حیاتی رژیمصهیونیستی است. بررسیها نشان میدهد جلوگیری یمنیها از ورود کشتیهای تجاری به بندر «ایلات» در سرزمینهای اشغالی، ضربات سنگینی به اقتصاد اسرائیل وارد کرده و تبعات جبرانناپذیری برای اشغالگران بهدنبال داشتهاست. درچنین شرایطی اما برخی دولتهای اسلامی – عربی، بهجای حمایت از رزمندگان یمنی، به ائتلاف غربی پیوستهاند تا بلکه بتوانند سبب قطع حمایت یمنیها از مردم مظلوم فلسطین شوند. درچنین شرایطی بحرین ازجمله کشورهایی بوده که طی روزهای اخیر در عملیات آمریکا و انگلیس برای حمله به اهدافی در یمن مشارکت داشتهاست.
تناقضهای مشهود در حوزه سیاسی
پیگیری موضوع آتشبس ازسوی برخی دولتهای عربی، آنهم بهصورت یکجانبه و بدون تحرک قابلتوجه ازسوی محور آمریکایی – صهیونیستی، بیشاز هر چیز نشاندهنده انفعال آنان در قبال تحولات در سرزمینهای اشغالی است. درحالی که برخی دولتهای عربی – اسلامی طی سالهای اخیر پیشبرد پروژه عادیسازی روابط با تلآویو را در دستورکار داشتند، اکنون با تناقضهای گستردهای دراین زمینه مواجهند که آنان را بهسوی نقشآفرینی یکطرفه در زمینه برقراری آتشبس، بدون درنظر گرفتن منافع مردم غزه و رزمندگان فلسطینی سوق دادهاست. اگرچه کشورهای عربی – اسلامی طی ماههای اخیر بهصورت گسترده جنایات رژیمصهیونیستی در سرزمینهای اشغالی را محکوم کردهاند، اما استمرار زمزمههای «عادیسازی» ازسوی برخی پایتختهای اسلامی، شاهدی بر مدعای تناقضهای گریبانگیر برخی دولتهای عربی – اسلامی بهحساب میآید.
نظر شما